در هنر سینما و فیلمسازی، اصطلاحات تخصصی بسیاری وجود دارد که برای درک دقیق و کامل فرآیند تولید فیلم ضروری هستند. سه اصطلاح مهم که به طور گسترده در این زمینه استفاده میشوند عبارتند از نما، شات و پلان. هر یک از این اصطلاحات به جنبههای خاصی از فیلمسازی اشاره دارد و دانستن تفاوتها و کاربردهای آنها برای هر فیلمسازی حیاتی است. در این مقاله، به بررسی جامع و مفصل این سه اصطلاح میپردازیم.
نما (یا کادر) به فضای تصویریای گفته میشود که در داخل کادر دوربین قرار میگیرد. نماها به وسیلهٔ فیلمبردار و کارگردان انتخاب و تنظیم میشوند و نقش بسیار مهمی در انتقال احساسات، اطلاعات و داستان فیلم دارند.
نماها برای انتقال اطلاعات و ایجاد ارتباط احساسی با تماشاگران استفاده میشوند. با انتخاب درست نماها، کارگردان میتواند تمرکز تماشاگر را به بخشهای مهم داستان جلب کرده و احساسات مختلفی را به آنها منتقل کند.
شات به بخشی از فیلم گفته میشود که بدون توقف دوربین ضبط میشود. شاتها اجزای اصلی ساختار فیلم را تشکیل میدهند و در تدوین نهایی به یکدیگر متصل میشوند تا یک داستان پیوسته و منسجم را ارائه دهند.
انتخاب نوع شات میتواند تأثیر زیادی بر روی نحوه درک تماشاگر از صحنه و داستان داشته باشد. با استفاده از شاتهای مختلف، کارگردان میتواند احساسات و واکنشهای مختلفی را در تماشاگران ایجاد کند.
پلان به مجموعهای از شاتها گفته میشود که یک بخش خاص از داستان را پوشش میدهند. پلانها معمولاً به صورت یک توالی مشخص از شاتها تدوین میشوند و به شکل یک واحد داستانی کامل در فیلم دیده میشوند.
پلانها به کارگردان کمک میکنند تا داستان را به صورت منطقی و منسجم ارائه دهد. با ترکیب شاتهای مختلف در یک پلان، کارگردان میتواند نقاط اوج و فروکش داستان را به خوبی نشان دهد و تماشاگر را در جریان داستان نگه دارد.
کارگردان نقش حیاتی در انتخاب و تنظیم نماها، شاتها و پلانها دارد. او با توجه به فیلمنامه و دیدگاه هنری خود، تصمیم میگیرد که کدام نوع نما و شات برای هر بخش از داستان مناسبتر است و چگونه میتوان پلانها را به بهترین شکل ممکن تدوین کرد.
کارگردان با تحلیل دقیق متن و داستان، نماها، شاتها و پلانهایی را انتخاب میکند که بتوانند احساسات و پیامهای مورد نظر را به بهترین شکل به تماشاگر منتقل کنند. این تحلیل شامل توجه به جزئیات بصری، حرکات دوربین، نورپردازی و ترکیببندی صحنهها است.
کارگردان باید با فیلمبردار، طراح صحنه، طراح لباس و سایر اعضای تیم تولید همکاری کند تا اطمینان حاصل کند که نماها، شاتها و پلانها به درستی اجرا میشوند. این همکاری شامل هماهنگی در مورد زاویه دوربین، نورپردازی، حرکات بازیگران و طراحی صحنه است.
برای درک بهتر مفاهیم نما، شات و پلان، میتوان به برخی از فیلمهای برجسته اشاره کرد که به طور مثالزدنی از این مفاهیم استفاده کردهاند:
نمایی که از فاصله خیلی دور از سوژه فیلم برداری می شود و تصویری کلی از مکان رویداد ماجرا به دست دهد. چنین نمایی معمولا به عنوان نمای معرف به کار می رود.
نمایی که از فاصله ای دور ، سوژه را نشان می دهد. در این حالت علاوه بر سوژه ، شخصیت ها و بخشی از محیطی که سوژه در آن قرار دارد ، نیز در این نما دیده می شود. این نما نگاهی کلی به موضوع دارد و موقعیت سوژه را در آن محیط و فضا نشان می دهد. در واقع نمای دور بیش از نمای نزدیک و متوسط ، درباره رابطه سوژه با محیط به ما اطلاعات می دهد. از این نما بسیار در شروع سکانس ها به ویژه سکانس آغازین استفاده می شود ، به عنوان آخرین نمای فیلم هم بسیار مورد استفاده قرار می گیرد.
نمایی در حد فاصل میان نمای دور و نمای متوسط. این نما ، گستردگی نمای دور را ندارد اما ، موضوع را کامل نشان می دهد.
نمایی بین نمای دور و نمای نزدیک که شخص یا چند شخص را از مچ یا زانو به بالا و یا قامت آنها را به طور کامل در حالت نشسته نشان می دهد. این نما بیشتر برای نمایش روابط میان دو یا چند شخصیت و در عین حال ، ارائه اطلاعات کافی برای درگیر کردن تماشاگر مورد استفاده قرار می گیرد.
نمایی در حد فاصل میان نمای متوسط و نمای نزدیک که از سینه تا بالای شخصیت را نشان می دهد.
نمایی که در آن چنین به نظر می رسد که دوربین به فاصله بسیار نزدیکی از سوژه رسیده است. در این نما ، صورت شخصیت ، یا نمای درشتی از چیزی ، پرده را پر می کند. نمای کلوزآپ برای رساندن احساسات ، واکنش ها و حالات روحی شخصیت به تماشاگر بسیار موثر است و بین تماشاگر و شخصیت درگیری احساسی زیادی خلق می کند و بیننده را وا می دارد تا فقط روی شخصیت و نه چیز دیگری تمرکز کند.
نماهای نزدیک از اشیا یا بخش هایی از اشیا ، برای جلب توجه تماشاگر به اطلاعات و جزئیات مهم ، خلق هیجان در اثر کاربرد آن شیء خاص ، و ارائه ارزش نمادین به آن ، انجام می شود.
نمایی که از فاصله خیلی نزدیک به سوژه ، فیلم برداری می شود ، که در این صورت فقط جزئی از آن دیده می شود یا بخشی از آن بسیار بزرگ به نظر می آید. چنین نمایی اگر از بازیگری فیلم برداری شود ، فقط بخشی از چهره برای نمونه چشم یا دهان او را نشان می دهد.
نمای دوری که تمام هیکل شخصیت را نمایش می دهد. در این حالت فرق سر او حدودا مماس با خط بالایی قاب و کف پای او مماس با خط پایینی قاب است.
نمای متوسط از یک یا دو شخصیت که معمولا از زانو به بالا را شامل می شود.
نمایی که در آن شخصیت ها در فضای قاب محصور شده و فضای بیرونی کمی در آن به چشم می خورد. چنین نماهایی فاصله میان تماشاگر و شخصیت ها را کم می کند و حس همذات پنداری بیشتری ایجاد می کند.
نمایی که جسمی کوچک یا جزئی از آن را یا بدن شخصی را نشان می دهد. این نما درشت تر و حاوی جزئیات بیشتری از نمای درشت (کلوزآپ ) است.
نما، شات و پلان سه عنصر اساسی در فیلمسازی هستند که هر کدام نقش ویژهای در خلق داستان و انتقال پیام دارند. نما به فضای تصویری گفته میشود که در داخل کادر دوربین قرار میگیرد، شات به بخشی از فیلم گفته میشود که بدون توقف دوربین ضبط میشود و پلان به مجموعهای از شاتها گفته میشود که یک بخش خاص از داستان را پوشش میدهند. هر یک از این عناصر به کارگردان کمک میکنند تا دیدگاه هنری و داستانی خود را به بهترین شکل ممکن به تماشاگران منتقل کند.