هنر خیابانی / Street art

شکل یک تصویر
هنر خیابانی / Street art

هنر خیابانی و گرافیتی

اصطلاح رایج “به خیابان آمدن” سال‌هاست که برای بازتاب صحنه دیپلماتیک مردم در اعلام نظرات سیاسی، اجتماعی، اعتراض‌ها و شورش‌ها استفاده می‌شود. در تاریخ هنر، رابطه بین هنر و اجتماع و همچنین رسالت هنرمند در قبال پدیده‌های اجتماعی همواره مورد بحث و بررسی متفکرین و هنرمندان بوده است. سینآرت بر این باور است که هنر خیابانی، به‌عنوان یک فرم هنری نوظهور، به خوبی این ارتباط را به تصویر می‌کشد. در ادامه، به عوامل تأثیرگذار بر بوجود آمدن هنر خیابانی خواهیم پرداخت.

هنر خیابانی

گرافیتی، که ریشه در کلمه یونانی “گرافی” به معنای “نوشتن” دارد، یکی از اجزای کلیدی هنر خیابانی محسوب می‌شود. این نوع هنر، به‌خصوص در دهه‌های اخیر، به‌عنوان یک ابزار برای بیان افکار و احساسات جامعه در فضای عمومی شناخته شده است. هنرمندان با استفاده از دیوارها، پل‌ها و دیگر فضاهای عمومی به خلق آثار خود پرداخته و با این کار، صداهای خاموش را به گوش دیگران می‌رسانند. هنر خیابانی می‌تواند از تگ‌های ساده گرافیتی تا دیوارنگاری‌های بزرگ و پیچیده متغیر باشد که هر یک داستان خاص خود را روایت می‌کند.

عوامل مختلفی در شکل‌گیری هنر خیابانی تأثیرگذار هستند. از یک طرف، تحولات اجتماعی و سیاسی می‌توانند انگیزه‌ای برای هنرمندان باشند تا آثار خود را خلق کنند. به‌عنوان مثال، در مواقعی که نارضایتی‌های اجتماعی افزایش می‌یابد، هنر خیابانی به عنوان یک بستر برای ابراز این نارضایتی‌ها عمل می‌کند. از سوی دیگر، محیط‌های شهری و زندگی روزمره مردم نیز به‌عنوان منبع الهام برای هنرمندان عمل می‌کنند. این هنر نه‌تنها محدود به یک مکان خاص است، بلکه در سرتاسر جهان گسترش یافته و تنوع فرهنگی و اجتماعی جوامع مختلف را به تصویر می‌کشد.

به‌علاوه، فناوری‌های جدید نیز نقش مهمی در توسعه هنر خیابانی ایفا می‌کنند. با ظهور شبکه‌های اجتماعی، هنرمندان می‌توانند آثار خود را به سرعت به اشتراک بگذارند و بازخورد دریافت کنند. این امر باعث شده که هنر خیابانی از یک فعالیت محلی به یک پدیده جهانی تبدیل شود که توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. سینآرت به این نکته اشاره می‌کند که هنرمندان معاصر با استفاده از فناوری‌های نوین، هنر خود را به شیوه‌های نوآورانه‌تری ارائه می‌دهند.

به‌طور کلی، هنر خیابانی و گرافیتی به عنوان یک جنبش هنری مهم، توانسته است با استفاده از فضاهای عمومی، صدای جامعه را به گوش عموم برساند. این هنر، نه تنها به زیبایی بصری فضاهای شهری می‌افزاید، بلکه می‌تواند به یک ابزار قدرتمند برای ابراز احساسات و نظرات اجتماعی تبدیل شود. در نهایت، هنر خیابانی به ما یادآوری می‌کند که هنر همیشه می‌تواند در خدمت انسانیت و بیان حقیقت باشد. سینآرت به عنوان یک مرجع در دنیای هنر، همواره به دنبال ترویج و حمایت از این نوع هنر است.

 

 

هنر خیابانی و گرافیتی: تاریخچه

تاریخ هنر خیابانی به زمان‌های ماقبل تاریخ بازمی‌گردد، زمانی که انسان‌ها از سطوح طبیعی برای کشیدن و رنگ‌آمیزی استفاده می‌کردند. در آن دوران، نقاشی‌ها و دست‌نوشته‌هایی که صحنه‌های شکار را به تصویر می‌کشیدند، بر روی دیواره‌های غارها ترسیم می‌شدند تا رونق و اتحاد جوامع کوچک انسانی را نشان دهند. این اشکال ابتدایی بیان هنری در واقع پایه‌گذار هنر خیابانی مدرن هستند، اما آنچه امروز به‌عنوان هنر خیابانی می‌شناسیم، به‌طور چشمگیری با این نوشته‌های دیواری متفاوت است و به دوران معاصر مربوط می‌شود.

 

ظهور هنر خیابانی به ویژه در اوایل قرن بیستم و در زمان جنگ‌های معروف باندها در نیویورک در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ آغاز شد. در این دوره، تگ‌های مبتنی بر نام و گرافیتی‌های ابتدایی در خیابان‌ها به‌وجود آمدند و قلمروهای تحت کنترل باندها را علامت‌گذاری کردند. این نوع بیان هنری به‌سرعت در سطح شهر گسترش یافت و به یکی از نمادهای فرهنگ شهری تبدیل شد.

شهرهای کلان‌شهری کالیفرنیا نیز تحت تأثیر این آب و هوای مشابه قرار گرفتند و نقاشی‌های دیواری به این مناطق وارد شدند. ریشه‌های مستند هنر خیابانی به‌ویژه در فیلادلفیا و نیویورک قابل شناسایی هستند. در دهه ۱۹۶۰، نیویورک در دوران سختی به سر می‌برد و به‌واسطه بحران‌های اجتماعی و اقتصادی، در آستانه ورشکستگی قرار داشت. در این زمان، مناطق وسیعی از ساختمان‌های تخته‌پوش، زمین‌های خالی و کارخانه‌های تعطیل به بوم خلاقانه‌ای برای گروهی از جوانان تبدیل شد. این هنرمندان، که اغلب در هارلم اسپانیایی فعالیت می‌کردند، با استفاده از تکنیک‌های نوآورانه و خلاقیت خود، نوع جدیدی از بیان هنری را توسعه دادند که از امضای ساده آغاز شد و به نقاشی‌های دیواری عظیمی که کل واگن‌های مترو را پوشش می‌دادند، گسترش یافت.

این تحولات نه‌تنها باعث ظهور هنر خیابانی شد، بلکه موجب شکل‌گیری هویت فرهنگی جدیدی در جوامع شهری گردید. هنر خیابانی به‌عنوان یک رسانه مؤثر برای بیان نظرات سیاسی و اجتماعی شناخته می‌شود و به هنرمندان این امکان را می‌دهد که با استفاده از فضاهای عمومی، نظرات و احساسات خود را به نمایش بگذارند. در نتیجه، هنر خیابانی و گرافیتی به یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین اشکال هنر معاصر تبدیل شده‌اند که همچنان به تحول و گسترش خود ادامه می‌دهند.

 

 

گرافیتی چگونه به وجود آمد؟

اختراع قوطی اسپری آئروسل در اوایل دهه ۱۹۰۰ یکی از رویدادهای مهم تاریخ هنر خیابانی به شمار می‌رود. این فناوری در ابتدا به‌عنوان ابزاری برای استفاده از حشره‌کش‌ها و خوشبوکننده‌ها معرفی شد، اما به سرعت در عرصه هنر نیز کاربرد پیدا کرد. در سال ۱۹۴۹، ادوارد سیمور با ریختن رنگ در قوطی‌های اسپری، انقلابی در این حوزه ایجاد کرد. او اولین رنگ اسپری را با پایه آلومینیوم تولید کرد، که هدف او از این کار، تسهیل فرآیند رنگ‌آمیزی قطعات رادیاتور بود.

 

قوطی‌های اسپری به هنرمندان این امکان را دادند که بدون نیاز به قلم مو یا ابزارهای کوچک، رنگ را به‌صورت یکنواخت و سریع روی سطوح مختلف بپاشند. این فناوری به‌ویژه برای رنگ‌آمیزی سطوح بافت‌دار بسیار کارآمد بود و هنرمندان می‌توانستند با کار کمتر، آثار هنری بزرگ‌تری را خلق کنند. با پیشرفت تکنیک‌ها و رنگ‌ها، گرافیتی به‌عنوان یک شکل جدید از بیان هنری در فضاهای عمومی شروع به شکوفایی کرد.

این انقلاب تکنولوژیکی به هنرمندان این امکان را داد که آثار خود را در نقاط مختلف شهرها به نمایش بگذارند و به‌نوعی صداهای خاموش جامعه را به گوش دیگران برسانند. در حقیقت، گرافیتی به‌عنوان یک رسانه هنری، مرزهای سنتی هنر را شکست و به ابزاری برای بیان نارضایتی‌های اجتماعی و سیاسی تبدیل شد.

با گسترش گرافیتی و هنر خیابانی، هنرمندان توانستند از قوطی‌های اسپری به‌عنوان وسیله‌ای برای ابراز خلاقیت و نظرات خود استفاده کنند. این نوع هنر به‌ویژه در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در ایالات متحده و دیگر نقاط جهان به اوج خود رسید و جنبش‌های اجتماعی و فرهنگی را تحت تأثیر قرار داد. امروزه، گرافیتی به‌عنوان یک بخش جدایی‌ناپذیر از هنر معاصر شناخته می‌شود و هنرمندان مختلف در سرتاسر جهان از آن به‌عنوان وسیله‌ای برای بیان دیدگاه‌ها و احساسات خود استفاده می‌کنند.

به‌طور کلی، اختراع قوطی اسپری آئروسل نه‌تنها روش‌های رنگ‌آمیزی را تغییر داد، بلکه به تولد گرافیتی و هنر خیابانی به‌عنوان یک شکل جدید از هنر و بیان اجتماعی کمک کرد.

 

گالری‌ها و موزه‌ها در قرن بیستم

در قرن بیستم، با ظهور جنبش‌های هنری مختلف در سراسر جهان، بازارهای هنری نیز شکل گرفتند که تحت تأثیر این جنبش‌ها قرار داشتند. قیمت‌گذاری آثار هنری به دسته‌بندی‌های خاصی مربوط می‌شد و این موضوع ورود هنرمندان به این بازارها را دشوار می‌کرد. گالری‌داران و موزه‌ها که به مدیریت این بازارها می‌پرداختند، تحت تأثیر سیاست‌های حکومتی بودند، که این امر برای بسیاری از هنرمندان قابل قبول نبود.

همانطور که در جنبش‌های معرفی‌شده در سینآرت مشاهده می‌شود، اعتراض به این نوع مدیریت بازار هنری منجر به شکل‌گیری جنبش‌های جدیدی شد. اما در نهایت، بسیاری از این جنبش‌ها به گالری‌هایی جذب شدند که از نظر تئوری با آنچه که قبلاً انتقاد می‌کردند، مخالف بودند. این تغییرات به نوعی باعث افول بسیاری از جنبش‌های هنری در اوایل قرن بیستم شد.

در دهه ۱۹۸۰، هنر خیابانی و گرافیتی به گالری‌ها و موزه‌ها راه یافت. هنرمندانی نظیر کیت هرینگ و ژان میشل باسکیات از صحنه هنر خیابانی نیویورک وارد این فضا شدند و آثار خود را از خیابان‌ها به گالری‌ها منتقل کردند. از آن زمان، هنر خیابانی به عنوان یک پدیده فرهنگی اعتبار یافته و جایگاه خود را در دنیای هنرهای زیبا تثبیت کرده است، هرچند که در بسیاری از شهرها همچنان این اقدامات غیرقانونی به شمار می‌آیند.

 

افزایش جمعیت هنرمندان در قرن بیستم

در قرن بیستم، به‌ویژه در نیمه دوم این دوره، با افزایش جمعیت جهانی، تعداد هنرمندان نیز به‌طور قابل توجهی رشد کرد. این هنرمندان به دنبال فضایی برای ابراز هنر خود بودند و خیابان‌ها به مکانی ایده‌آل برای ارائه آثارشان تبدیل شدند. انگیزه اصلی هنر خیابانی از اعتقادی نشأت می‌گیرد که هنر باید در تقابل با سیستم‌های هژمونیک قوانین و مالکیت عمل کند و حتی گاهی اوقات از این سیستم‌ها فراتر برود.

این رویکرد هنرمندان را به سمت استفاده از فضاهای عمومی و خیابانی سوق داد تا بتوانند پیام‌های خود را به جامعه منتقل کنند. خیابان‌ها نه تنها بستر خلاقیت بودند، بلکه به عرصه‌ای برای ابراز عقاید و اعتراضات اجتماعی تبدیل شدند. به‌این‌ترتیب، هنر خیابانی به عنوان یک فرم نوآورانه و تأثیرگذار در دنیای هنر ظهور کرد و جایگاهی ویژه در بین مخاطبان پیدا کرد.

 

 

عصر طلایی نیویورک

میان‌دهه ۱۹۷۰، دوران تحولی چشمگیر در سبک‌های مختلف هنری بود. در این زمان، هنرمندان خیابانی نام‌آوری به شکلی منحصر به فرد نام‌های مستعار و شبه‌نام‌های خود را با طراحی‌های خاصی به نمایش گذاشتند و به دنبال جلب توجه عمومی بودند. در این میان، تنها تعدادی از هنرمندان موفق به ثبت فرآیند خلاقانه و جنبش‌های اولیه جوامع هنرمندان خیابانی شدند که از مهم‌ترین آن‌ها، عکاس برجسته مارثا کوپر است. او از اوایل دهه ۱۹۷۰ به مستند کردن صحنه هنر خیابانی نیویورک و هنرمندان آن پرداخت و با انتشار کتابش تحت عنوان “هنر مترو” در اوایل دهه ۱۹۸۰، نقش بسزایی در توسعه این جنبش ایفا کرد. نسخه کوچک این کتاب به سرعت به یک راهنمای سبک برای نویسندگان قطار و هنرمندان گرافیتی تبدیل شد و تأثیر زیادی نه تنها در ایالات متحده، بلکه در اروپا نیز داشت.

در طول دهه ۱۹۸۰، هنر خیابانی و گرافیتی توانست راه خود را به گالری‌ها و موزه‌ها باز کند. در این دوره، هنرمندانی چون کیت هرینگ و ژان میشل باسکبات از صحنه هنر خیابانی نیویورک اعتبار بخشیدند و آثار خود را از خیابان‌ها به دنیای هنرهای زیبا منتقل کردند. از آن زمان، این فرم هنری جایگاه خود را در عرصه هنر تثبیت کرده و به عنوان یک پدیده فرهنگی معتبر شناخته شده است، هرچند که این نوع فعالیت‌ها در بسیاری از شهرهای جهان به عنوان اقداماتی غیرقانونی محسوب می‌شود.

مضامین و تکنیک‌های هنر خیابانی

هنر خیابانی با ویژگی‌های طنزآمیز و تفکر برانگیز خود، تنوع بالایی از مضامین و تکنیک‌های جذاب را فراتر از گرافیتی و رنگ اسپری سنتی به نمایش می‌گذارد.

مضامین

در ذات خود، هنر خیابانی طبیعتی سرزمینی و شورشی دارد و به‌طور معمول پیام‌های اجتماعی یا سیاسی را منتقل می‌کند که باعث ایجاد بحث و واکنش می‌شود. این نوع هنر غالباً با فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی مرتبط است و هدف آن افزایش آگاهی نسبت به مسائل مهم اجتماعی و زیست‌محیطی است.

تکنیک‌ها

هنر خیابانی به شیوه‌های گوناگون و با استفاده از تکنیک‌های متنوعی خلق می‌شود. یکی از رایج‌ترین و سریع‌ترین روش‌ها، تگ‌نویسی با رنگ آئروسل است که به‌راحتی در فضاهای عمومی اجرا می‌شود. هنرمندان همچنین از ماژیک، رنگ و نوآوری‌هایی مانند پر کردن کپسول‌های آتش‌نشانی با رنگ استفاده می‌کنند. اما هنر خیابانی به این مواد محدود نمی‌شود. هنرمندان از انواع مختلف مواد و وسایل موجود، شامل شابلون، برچسب، پوستر، پارچه، نورهای LED، موزاییک و حتی پروژکشن ویدیو بهره می‌برند. یکی از پدیده‌های نسبتاً جدید در این حوزه، یارن بمبینگ است؛ این عمل شامل آوردن نخ‌های رنگی بافته یا قلاب‌بافی شده به خیابان‌ها است که به هنر خیابانی تنوع و جذابیت بیشتری می‌بخشد.

امروزه هنرمندان خیابانی از ابزارهای مختلفی برای خلق آثار خود استفاده می‌کنند. این ابزارها شامل ماژیک، قلم‌مو، غلطک رنگ، اسپری، برچسب‌ها و پوسترها هستند.

در ادامه به بررسی تکنیک‌های مختلف هنر خیابانی می‌پردازیم. همچنین، می‌توانید با مراجعه به واژه‌نامه گرافیتی ما اطلاعات بیشتری درباره اصطلاحات مربوط به این نوع هنر پیدا کنید. ما این واژه‌نامه را به‌طور مرتب به‌روز می‌کنیم تا به شما کمک کند زبان خاص این حوزه را بهتر درک کنید.

تخریب تبلیغات

تخریب تبلیغات به تغییر یا اصلاح تبلیغات در فضاهای عمومی اشاره دارد. به‌عنوان مثال، هنرمندان می‌توانند پوسترهای تبلیغاتی را بپوشانند یا پیامی را در آن‌ها به‌گونه‌ای تغییر دهند که معنا یا هدف اصلی آن تحریف شود. این شیوه از دهه ۱۹۷۰ آغاز شده و هنرمندانی مانند “Billboard Liberation Front” در سان‌فرانسیسکو پیشگامان آن بودند. همچنین، سازمان‌هایی مانند “Adbusters” در کانادا با برگزاری کمپین‌هایی مانند “روز خرید نکنید” به نقد تبلیغات می‌پردازند.

 

برچسب‌ها

برچسب‌ها برای انتشار آثار هنری در فضاهای شهری استفاده می‌شوند. این برچسب‌ها می‌توانند با الگوها یا شعارهای خاصی طراحی شوند و به‌سرعت در حین عبور بر روی سطوح مختلف چسبانده شوند. یکی از متداول‌ترین نوع برچسب‌ها، برچسب‌های پستی هستند که به‌عنوان یک ابزار فرهنگی در فضاهای عمومی شناخته شده‌اند.

 

کات اوت

کات اوت‌ها، قسمت‌هایی از الگوهای هنری هستند که می‌توانند از اندازه‌های کوچک تا بزرگ متفاوت باشند. این الگوها معمولاً در رنگ‌های سیاه و سفید طراحی می‌شوند و می‌توانند تصاویری از حیوانات، انسان‌ها و اشیاء دیگر را به نمایش بگذارند.

 

بافت شهری

بافت شهری نوعی هنر خیابانی است که در آن اشیاء عمومی با نخ یا بافندگی تزئین می‌شوند. هنرمندانی مانند “Olek Yarn” از لهستان در این زمینه شهرت دارند.

 

نقاشی‌های گچی

گچ ماده‌ای نرم و سفید است که به‌عنوان یک روش موقت و بی‌ضرر برای خلق آثار هنری در فضاهای شهری استفاده می‌شود. نقاشی‌های گچی معمولاً بر روی سطوح مختلفی از جمله دیوارها و پیاده‌روها اجرا می‌شوند و محبوب‌ترین الگوی آن‌ها، نقاشی‌های سایه است.

 

سرامیک‌ها

سرامیک‌ها کاشی‌هایی هستند که می‌توانند به‌صورت مستقیم یا با الگوهایی روی آن‌ها طراحی شوند. این کاشی‌ها با چسب به دیوارها متصل می‌شوند.

رول‌آن

این تکنیک شامل استفاده از غلطک رنگ برای ایجاد الگوهایی بزرگ بر روی دیوارها است. این روش به‌ویژه در سائوپائولو رواج دارد و هنرمندان می‌توانند با استفاده از آن کل ساختمان‌ها را با طرح‌های هنری پوشش دهند.

 

پوچوار

اسپری استنسیل یک روش قدیمی برای ایجاد الگوهای هنری است که توسط هنرمندان مختلفی توسعه یافته است. این تکنیک شامل برش الگوها از مواد مختلف مانند کاغذ و پلاستیک و سپس اسپری رنگ بر روی آن‌ها است.

 

 

گرافیتی در برابر هنر خیابانی

تفکیک گرافیتی و هنر خیابانی به‌راحتی امکان‌پذیر نیست. یکی از بارزترین تفاوت‌ها در هدف آن‌ها نهفته است. هنر خیابانی معمولاً به‌صورت سفارش داده‌شده ایجاد می‌شود و به نوعی مجوز دریافت می‌کند، در حالی که گرافیتی‌ها غالباً بدون اجازه و به‌صورت غیرمجاز انجام می‌شوند و بسیاری از شهرها عمل اسپری کردن گرافیتی را به‌عنوان وندالیسم تلقی می‌کنند.

 

ویژگی متمایز دیگر این دو سبک هنری این است که هنر خیابانی به طراحی گرافیک و تصویرسازی تاکید دارد، در حالی که گرافیتی همیشه با متن و حروف‌نگاری در ارتباط است. هنر گرافیتی به‌طور خاص با زیرفرهنگ‌های هیپ‌هاپ و پانک پیوند دارد و همچنان به‌عنوان نمادی از شورش و اعتراض شناخته می‌شود.

در نهایت، هرچند که گرافیتی و هنر خیابانی می‌توانند در برخی جنبه‌ها همپوشانی داشته باشند، اما هدف، نحوه اجرا و زمینه فرهنگی هر یک از آن‌ها را به طور قابل توجهی متمایز می‌کند.

مشهورترین هنرمندان خیابانی

ما در اینجا به بررسی برخی از مشهورترین هنرمندان خیابانی در گذشته و تأثیرگذارترین هنرمندان خیابانی در دوران معاصر می‌پردازیم.

بنکسی (Banksy)

با وجود شهرت جهانی‌اش، هویت هنرمند استنسیل‌کار بنکسی همچنان در ابهام باقی مانده است. او خود یک معما است و در دهه ۱۹۹۰ به خاطر اسپری کردن رنگ روی قطارها و دیوارها در شهر بریستول، زادگاهش، مورد توجه قرار گرفت. از آن زمان، این هنرمند به یک پدیده جهانی تبدیل شده و پیام‌های جنجالی و زیرکانه‌ای را در خیابان‌های سراسر جهان به نمایش گذاشته است. او همچنین یکی از خلاقانه‌ترین ترفندهای حراج را در تاریخ هنر اجرا کرد، زمانی که نقاشی‌اش به نام “دختر با بالن” در سال ۲۰۰۶ بلافاصله پس از فروش به قیمت بیش از یک میلیون دلار در حراجی ساتبیز، خود را نابود کرد.

 

کیت هرینگ (Keith Haring)

کیت هرینگ نقشی مهم در ظهور صحنه هنر خیابانی نیویورک در دهه ۱۹۸۰ ایفا کرد و نقاشی‌ها و طراحی‌های الهام گرفته از گرافیتی را خلق کرد که مرزهای بین فرهنگ خیابانی و هنر عالی را شکسته است. هرینگ با استفاده از زبان بصری و نمادهای خود، به مسائلی همچون اعتیاد، جنسیت، جنگ و قدرت پرداخته است. او در اوایل دهه ۱۹۸۰ با طراحی‌های کارتونی‌اش در مترو مشهور شد، کارهایی موقتی که با تکه‌ای گچ روی پوسترهای تبلیغاتی خالی در ایستگاه‌های مترو ایجاد می‌کرد.

 

ژان میشل باسکیات (Jean-Michel Basquiat)

ژان میشل باسکیات که از مادر پورتوریکویی و پدر مهاجر هائیتی متولد شده است، مانند بسیاری از هم‌عصرانش، کار خود را در خیابان‌های نیویورک آغاز کرد. در سن ۲۰ سالگی، او به طور منسجم بر روی کاغذ و بوم کار کرد و به تنهایی تاریخ هنر را مطالعه می‌کرد. او با الگوی خود، اندی وارهول، دوستی برقرار کرد که نه تنها برای پیشرفت او بسیار کمک کرد، بلکه با باسکیات همکاری نیز داشت. باسکیات سال‌ها با شهرت ناگهانی و فشار آن دست و پنجه نرم کرد که به اوج خود رسید و در سن ۲۷ سالگی به دلیل اوردوز هروئین جان خود را از دست داد. پس از مرگ زودهنگامش، شهرت او افزایش یافته و امروز از طریق نقاشی‌ها و گرافیتی‌هایش به عنوان یکی از اولین و بزرگترین نمایندگان هنر بصری در تاریخ هنر آفریقایی-آمریکایی شناخته می‌شود.

 

کورن‌برد (CornBread)

کورن‌برد که با نام دارل مک‌کرای (Darryl McCray) نیز شناخته می‌شود، به عنوان اولین نویسنده و هنرمند گرافیتی در جهان شناخته می‌شود و در فیلادلفیا زندگی و کار می‌کند. او از دهه ۱۹۶۰ کار گرافیتی را آغاز کرده و به قرار دادن هنر گرافیتی در یک زمینه معاصر کمک کرده است. او یک نماد گرافیتی است و به عنوان سخنران عمومی و حامی جوانان فعالیت می‌کند.

 

شپرد فِرِی (Shepard Fairey)

شپرد فِرِی، هنرمند خیابانی معاصر آمریکایی، برند معروف OBEY را تأسیس کرده است که از صحنه اسکیت‌برد نشأت گرفته است. علاوه بر کارهای استنسیل، فِرِی دیوارنگاره‌ها و طراحی‌ها و تصاویری گرافیکی نیز خلق می‌کند. او خالق لوگوی موفق کمپین باراک اوباما، رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده در سال ۲۰۰۸ و پوستر “امید” است.

 

لیدی پینک (Lady Pink)

لیدی پینک، نقاش، دیوارنگار و نویسنده گرافیتی اکوادوری-آمریکایی، در صحنه هیپ‌هاپ و گرافیتی دهه ۱۹۸۰ به یک شخصیت محبوب تبدیل شد و نخستین بار در اواخر دهه ۱۹۷۰ به خاطر نقاشی‌هایش بر روی قطارهای مترو شناخته شد. در طول حرفه‌اش، او از گرافیتی به عنوان یک عمل قدرت بخشی به زنان استفاده کرده و به عنوان یک هنرمند همچنان در حال رشد است و آثار بزرگ مقیاس در نیویورک خلق کرده و کارگاه‌های دیوارنگاری برای جوامع محلی برگزار می‌کند.

 

بلو (Blu)

بلو از بولونیا، ایتالیا، نماینده نسل جوان‌تری از هنرمندان خیابانی است. او به خاطر پروژه‌های جاه‌طلبانه و دیوارنگاره‌های بزرگ مقیاس با مضامین سیاسی شناخته می‌شود. بهترین پروژه او “موتو” است که ترکیبی از هنر خیابانی و انیمیشن استاپ‌موشن است. در سال ۲۰۱۶، او به طور سیستماتیک ۲۰ سال آثار دیوارنگاری‌اش را که در خیابان‌های بولونیا خلق کرده بود، به عنوان نوعی اعتراض به سرکوب فرهنگ جوانان در این شهر نابود کرد.

 

۱۹۴۹

ادوارد سیمور قوطی اسپری آئروسل را اختراع کرد

۱۹۶۱

دیوار برلین ساخته شد. در ضلع غربی مردم آزاد بودند که به دیوار نزدیک شوند و برخی روی دیوار آثاری را کشیدند

۱۹۶۷

نویسندگان اولیه ای که در فیلادلفیا ظهور کردند عبارتند از CORNBREAD و COOL EARL.

گرافیتی در نیویورک با نویسندگانی که نام مستعار خود را با شماره خیابان خود برچسب گذاری می کنند، محبوب می شود

۱۹۷۰

برچسب ها در مترو ها ظاهر می شوند. سبک ها منحصر به فرد تر می شوند

۱۹۷۲

هوگو مارتینز UNITED GRAFFITI ARTISTS را راه اندازی کرد، گروهی که برای اولین بار گرافیتی را در گالری ها به نمایش می گذارد.

گرافیتی در سراسر ایالات متحده پخش می شود

۱۹۸۰

گرافیتی پیوندهای نزدیکی با جنبش هیپ هاپ و پانک نشان می دهد

گرافیتی با ظهور هنرمندان جدید و شهرها سبک خاص خود را به شکلی جهانی تبدیل می کند

۱۹۸۲

مستند “Style Wars” ظهور جنبش گرافیتی را مستند می کند.

نظریه پنجره شکسته در سیاست گذاری شهر ها مطرح می شود. این نظریه تلاش می کند اثبات کند که خرابکاری های کوچک منجر به جنایات جدی تر می شود. گرافیتی به صورت منفی دیده می شود

۱۹۹۰

افول اتحاد جماهیر شوروی و سقوط پرده آهنین به معنای ۀزادی بیان در اروپای شرقی است.

۱۹۹۸

محبوبیت اینترنت به هنرمندان اجازه می دهد تا آثار خود را با مخاطبان بیشتری به اشتراک بگذارند

۲۰۰۴

هنرمندانی مانند BANKSY درک عمومی را تغییر دادند. گرافیتی دوباره شروع به فروش در گالری ها کرد

۲۰۰۶

گرافیتی تحت تأثیر اینترنت و گردشگران غربی در شهرهای کوچکتر آسیایی رایج شد.

در حال حاضر: جشنواره های زیادی به صورت سالانه یا فصلی در شهر های بزرگ جهان چه به صورت دولتی و چه غیر دولتی برگزار می شود .

نان ذرت و تاکی ۱۸۳

بحث هایی در مورد اینکه گرافیتی مدرن، دقیقا از کجا شروع شد وجود دارد، اما اکثریت، موافق هستند که در فیلادلفیا یا شهر نیویورک رایج شده است. به نظر می رسد که تقریباً در همان زمان با اهداف مشابه در هر دو شهر شروع شده است و در اواخر دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ واقعاً شروع به افزایش شیوع کرد.

در اواسط دهه ۱۹۶۰ در فیلادلفیا، یک نوجوان ۱۲ ساله به نام داریل مک کری، شروع به برچسب زدن نام مستعار خود (نان ذرت) کرد. این نام مسعار را به دلیل علاقه اش به نان ذرت مادربزرگش به دست آورده بود. در آن زمان، او در زندان جوانان فیلادلفیا زندگی می‌کرد و برای جلوگیری از خشونت و مواد مخدر که بسیاری از بچه‌های دیگر درگیر آن بودند، شروع به تگ کردن نام خود با دوستانش در سراسر مرکز کرد. پس از آزادی از زندان، ادامه داد و دیوارهای سراسر نورث فیلی را برچسب زد. یکی از احمقانه‌ترین مکان‌هایی که او توانست نام خود را بنویسد، روی بدن یک فیل واقعی در باغ‌وحش فیلادلفیا بود. این شیرین کاری، او را به زندان انداخت. ولی او را به نمادی برای این جنبش هنری تبدیل کرد.

در همین حال، در شهر نیویورک، جنبش مشابهی رخ داد که در آن برچسب ها در سراسر محله ها ظاهر می شدند. یکی از نام‌هایی که بسیاری از مردم آن را یکی از اولین نام‌هایی می‌شناسند که در میان مردم قرار گرفت تاکی ۱۸۳ بود. این نام برگرفته از نسخه‌ای از نام و شماره خیابان مرد جوان است. او گفت که از یکی دیگر از بچه های محله الهام گرفته است که همین کار را کرده است. تاکی ۱۸۳ اخیرا در مصاحبه‌ها درباره آن زمان صحبت کرده و گفته است که خسته نشده و دوست دارد نامش را روی تک تک تیرهای چراغ برقی که از کنارش می‌رود ببیند.

 

بنکسی

این نام اکنون شناخته شده ترین نام در هنر معاصر است . در باره ی این نام و ۵۰ مورد از معروفترین آثار این هنرمند عجیب مقاله ی جامعی در سینآرت با نام مهمترین آثار بنکسی نگارش شده است.

 

دیوار برلین

گرافیتی روی دیوارها به طور قابل توجهی حوادث مهم تاریخی را ثبت کرده است. در دهه ۱۹۸۰، دیوار برلین بوم نقاشی برای هنرمندان از سراسر جهان بود تا پس از اتحاد مجدد آلمان، آن را تزئین کنند. با پیدایش استفاده از شابلون، مردم شروع به استفاده از آن برای بیان عقاید سیاسی خود کردند.

 

گرافیتی و هنر خیابانی

ترسیم مرز بین گرافیتی و هنر خیابانی دشوار است. در حالی که هنر خیابانی اغلب توسط حکومت ها سفارش داده می شود، گرافیتی معمولاً غیر مجاز است و حکومت ها آن را به عنوان خرابکاری تلقی می کنند. یکی دیگر از ویژگی های متمایز این دو این است که هنر خیابانی حاوی عناصر مرتبط با طراحی گرافیکی و حجم است، در حالی که گرافیتی همیشه یک موضوع مبتنی بر متن در عمل برچسب گذاری و حروف دارد. هنر گرافیتی تا حد زیادی با خرده فرهنگ های هیپ هاپ و پانک مرتبط است.

در پایان این نقل قول از بنکسی که می گوید: دیوار سلاح بسیار بزرگی است. این یکی از بدترین چیزهایی است که می توانید با آن یک نفر را بزنید.

دیدگاهتان را بنویسید